در جستجوی آرامش

وسیع باش و تنها و سر به زیر و سخت

در جستجوی آرامش

وسیع باش و تنها و سر به زیر و سخت

چندگام کوچک برای آرامش بیشتر:

 

    • هرچندوقت یک باربه میان طبیعت برویدودرمحیطی سبزوپرازآرامش قدم بزنید.

    • وان حمام راپرازآب گرم وصابون کنیدوداخل وان بنشینید.تمام تنش هاراباتنفس عمیق ازخوددورکنید.

    • درهفته یک بارتلویزیون راخاموش نگهداریدتامغزتان استراحت کند.

    • هرچندوقت یک باربه یک مکان مقدس برویدوباخدارازونیازکنید.

    • هنگامی که کودکان بازی می کنند،درآن هادقیق شوید.

    • هرچندوقت یک باربیرون ازخانه غذابخورید.

    • آب جاری منبع انرژی های مثبت است.پس یک روزدرمیان به زیردوش برویدوبگذاریدتاجریان آب تمام عضلات شماراماساژدهد.

    • هنگام راه رفتن ونشستن سرتان رابالابگیریدوقوزنکنید.

    • به کسی که ازصمیم قلب دوستش داریدزنگ بزنیدوصحبت کنید.

    • باهردم وبازدم خداراشکرکنید

    • همیشه لبخندبزنید

    • برای خودتان گل بخرید

    • خودرادوست بدارید

    • قبول کنیدکه انسان جایزالخطاست

    • زیردوش آوازبخوانید

    • کتاب بخوانید

    • به موسیقی گوش دهید.

    • آمدن بهارراجشن بگیریدو…

گاهی لیوان را زمین بگذار

استادی درشروع کلاس درس، لیوانی پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟ شاگردان جواب دادند: 50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم

استاد گفت: من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقا“ وزنش چقدراست. اما سوال من این است: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شاگردان گفتند: هیچ اتفاقی نمی افتد.

استاد پرسید: خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقی می افتد؟ یکی از شاگردان گفت: دست تان کم کم درد میگیرد. حق با توست... حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟ شاگرد دیگری گفت: دست تان بی حس می شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج می شوند. و مطمئنا“ کارتان به بیمارستان خواهد کشید و همه شاگردان خندیدند.

استاد گفت: خیلی خوب است. ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است؟

شاگردان جواب دادند: نه

پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود؟ درعوض من چه باید بکنم؟ شاگردان گیج شدند. یکی از آنها گفت: لیوان را زمین بگذارید.

استاد گفت: دقیقا“ مشکلات زندگی هم مثل همین است. اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید. اشکالی ندارد. اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید، به درد خواهند آمد.اگر بیشتر از آن نگه شان دارید، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود. فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است.. اما مهم تر آن است که درپایان هر روز و پیش از خواب، آنها را زمین بگذارید. به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرند، هر روز صبح سرحال و قوی بیدار میشوید و قادر خواهید بود از عهده هرمسئله و چالشی که برایتان پیش می آید، برآیید!

خواستگاری

خدایا شکرت همه چیز داره عالی‌ پیش میره

بخاطر تمام چیزای خوبی‌ که به من دادی ازت ممنونم

دوست دارم لحظه به لحظه زندگیمو تایپ کن ولی‌ افسوس که نه وقت دارم و نه قدرت بیانم خوبه

خانواده‌ها خیلی‌ از همدیگه خوششون اومد حالا ما دوتا باید تصمیم بگیریم که کی‌ برای مراحل بعدی وقت داریم 

مامانش کلی‌ تعریف مامانمو کرده بوده گفته بوده خیلی‌ خانوم خوبی‌ بودن و امروزی 

بابا رو گفته بودن خیلی‌ آدم نجیب و احساساتی‌ (گفته بودن منم تو این زمینه مثل بابام) 

منم گفته بودن خیلی‌ دختر مهربون و شیرین هستش و در آخر هم گفته بودن شما دوتا فکر می‌کنیم خیلی‌ هم دیگرو دوست دارین و این مهم‌ترین چیز و ایشاالله تا آخر این حالت تون بمونه 

خدایا خودت کمکمون کن که بتونیم یه زندگی‌ با آرامش داشته باشیم و همیشه آدم‌های مفیدی برای اطراف یان مون باشیم زیر سایه خانواده هامون. 

باید روی خودم بیشتر کار کنم ،سعی کنم کمتر عصبی بشم و نیمه پره لیوانو ببینم، و کارهائ بدی رو که ... کرده فراموش کنم و با اعتماد کامل زندگیمونو شروع کنیم 

...جونم عاشقتم وقتی‌ توی فرودگاه آمده بودی دنبالم احساس کردم دلم به اندازه تمام سالهای که میشناسمت برات تنگ شده 

وقتی‌ توی راه داشتی راجع به مراسم عروسی‌ شوخی‌ میکردی داشتم از خوشحالی‌ می‌‌مردم

امیدوارم که هرچه زودتر یه کار خوب اینورا پیدا کنی‌ جیگرم و بتونیم زندگیمونو شروع کنیم